امام حسن عسگری

«احمد بن اسحاق مي گويد: فرداي آن روز به خدمت امام حسن عسکري عليه‌السلام شرفياب شدم و عرض کردم: اي فرزند پيامبر! از اين همه منت که بر گردن من نهادي بسيار مسرور هستم، آيا سنت جاري از خضر و ذو القرنين در مورد آقازاده ي بزرگوار چيست؟ فرمود:«طول الغيبة يا احمد».«طولاني شدن غيبت او، اي احمد».گفتم: اي پسر پيامبر! آيا غيبت او خيلي طول مي کشد؟ فرمود:«اي و ربي، حتي يرجع عن هذا الامر. اکثر القائلين به، و لا يبقي الا من اخذ الله عزوجل عهده لولايتنا، و کتب في قلبه الايمان، و ايده بروح منه».«آري، قسم به پروردگارم، به قدري طول مي کشد که بيشتر معتقدان به آن، از اعتقاد خود برمي گردند. و بر اعتقاد خود استوار نمي ماند به جز کسي که خداوند تبارک و تعالي از او براي ولايت ما پيمان گرفته، در دلش ايمان را نوشته، و او را با روحي از خود تأييد کرده باشد».«يا احمد بن اسحاق! هذا امر من امر الله، و سر من اسرار الله، و غيب من غيب الله. فخذ ما آتيتک و اکتمه و کن من الشاکرين، تکن معنا غدا في عليين».«اي احمد بن اسحاق! اين امري از امرهاي خدا، و سرّي از اسرار خدا، و رازي از رازهاي خداست. آنچه به تو گفتم گوش فرا دار و آن را مکتوم نگهدار و از سپاسگزاران باش، تا فرداي قيامت در درجات عالي بهشت با ما باشي».

اعلام الوري/ ص413

موضوعات: حجاب  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...