حس خوب طلبه گی


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


سلام دوستان طلبه ازتون تشکر میکنم که از وبلاگ من دیدن کردین. نمیخام شعار بدم پس خیلی خلاصه بیان میکنم طلبه بودن واقعا حس خوبی داره چون باعث شده از دنیای خسته کننده ای که قبلا داشتم بیام بیرون و شورو نشاط جدید و معنوی رو تجربه کنم واز خدا شاکرم و امیدوارم بتونم لیاقت سرباز بودن امام زمان و رهبر عالی مقام رو داشته باش. ومن الله التوفیق



جستجو


 



شنبه چهارم محرمالحرام سال61هجری قمری

درروز چهارم محرم عبیدالله بن زیاد مردم کوفه را درمسجدجمع کرد وسخنرانی نمودوضمن آن مردم را برای

شرکت در جنگ با امام حسین علیه السلام تشویق وترغیب نمودوفتوای شریح قاضی را مبنی بر مباح بودن

خون امام حسین علیه السلام خواند ودستورداد تاهمه راه های ورودی و خروجی کوفه راببندند.

به دنبال آن13هزار نفر در قالب4 گروه که عبارت بودند از:

1-شمربن ذی الجوشن باچهارهزار نفر

2-یزید بن رکاب کلبی بادوهزار نفر

3-حصین بن نمیر باچهار هزار نفر

4-مضایربن رهینه مازنی با سه هزار نفر

به سپاه عمربن سعد پیوستند."نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است”

موضوعات: محرم  لینک ثابت
[چهارشنبه 1393-08-07] [ 05:05:00 ب.ظ ]




سلام بر تو ای حسین ای فرزند رسول خدا

ای فرزند امیر مومنان و فاطمه سرور بانوان

سلام خدا برای همیشه تا هستیم و تا شب و روز باقی است

جمعه سوم محرم الحرام سال61 هجری قمری

1-“عمربن سعد"یک روزپس از ورود امام (ع)* به سرزمین کربلا یعنی روزسوم محرم باچهار هزار سپاهی

ازاهل کوفه وارد کربلا شد

2-امام حسین(ع) قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش درآن واقع میشد را از اهالی نینواوغاضریه به شصت

هزار درهم خریداری کردو با آنهاشرط کردکه مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز

میهمان کنند

3-در این روز"عمربن سعد” مردی بنام"کثیربن عبدالله"که مرد گستاخی بود-را نزد امام فرستادتاپیغام او را به

حضرت برساند.کثیربن عبدالله به عمربن سعد گفت: اگر بخواهید حسین را در همین ملاقات به قتل میرسانم عمر

نپذیرفت وگفت:فعلا چنین قصدی نداریم.

هنگامی که وی نزد خیام رسید"ابوثمامه صیداوی"نزد امام حسین(ع)بود.همین که او را دیدرو به امام عرض

کرد:این شخص که می آیدبدترین مردم روی زمین است.پس سراسیمه جلو آمد وکفت شمشیرت را بگذار و نزد

امام برو او قبول نکرد.

ابوثمامه گفت:پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی بازم قبول نکرد

ابوثمامه کفت:به من بگو تا پیامت را به امام ابلاغ کنم تو مرد زشتکاری هستی و من نمیگذارم برامام وارد شوی

او قبول نکرد

سر انجام عمرسعد بافرستادن پیکی دیگر از امام پرسید:برای چه به اینجا آمده ای؟حضرت در جواب

فرمود:"مردم کوفه مرادعوت کرده اند وپیمان بسته اند.بسوی کوفه میروم واگر خوش ندارید باز میگردم….”


♣منبع:تاریخ طبری جلد5-ارشادشیخ مفید جلد2♣

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات: محرم  لینک ثابت
[سه شنبه 1393-08-06] [ 04:28:00 ب.ظ ]




سلام بر تو ای خون خدا ای تنهای مظلوم

پنج شنبه دوم محرم الحرام سال61 هجری قمری

1-وقتی امام حسین به کربلا واردشد عالم بزرگوار"سیدبن طاووس"نقل کرده اند چون به کربلا رسید پرسید

نام این سرزمین چیست؟همینکه نام کربلا را شنید فرمود:این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و

جایگاه قبور ماست این خبر را جدم رسول خدا (ص) به من داده است

2-در این روز"حربن یزیدریاحی” ضمن نامه ای “عبیدالله بن زیاد"را از ورود امام(ع)به کربلا آگاه نمود.

3-در این روز امام (ع)به اهل کوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه که مورد اعتماد حضرت بودندرا از

حضور خود در کربلا آگاه کردولی  افراد ستمکار سفیر امام را به  شهادت  رساندند.زمانی که خبر شهادت

قیس سفیر خود را شنید حضرت گریست واشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:خداوندا!برای ما و شیعیان

ما در نزد خود قرارگاه والایی قرارده وما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن.که تو بر هر کاری توانایی.

موضوعات: محرم  لینک ثابت
 [ 03:59:00 ب.ظ ]




چهارشنبه اول محرم الحرام سال61 هجری قمری

منزل قصربنی مقتال

امام حسین در این منزل خیمه ی عبیدالله بن حرجعفی رادیدند.

امام حجاج بن مسروق که یکی از همراهانشان بود رافرستادواز عبیدالله بن حرجفعی خواست که به او

بپیوندد.ام او عذر آوردوتنها گفت:حاضرم اسبم رابدهم.امام هم فرمود که نیازی به اسب تو نداریم واو اینگونه

از فیض شهادت محروم ماند.

وگفته اند که خود امام به خیمه او رفته وطلب یاری کرده که عبیدالله گفت:بخدا میدانم که هرکس باتو باشد

سعادتمند میشود ولی نصرت من تورا ازقتال بادشمن باز نمیداردودر کوفه یاوری نداریدولی اسبم که ملحفه

نام دارد و یکی از بهترین اسبهایم است را میدهم و امام فرمودند حال که تو ما را یاری نمیکنی نیازی به

اسب تو نداریم.♣اما نصیحتی میکنم:اکر میتوانی به جایی برو که صدای مارانشنوی و مقاتله مارا نظاره گر

نباشی بخدا سوگنداگر کسی بانگ ما را بشنود و به کمک نیاید خدا او را با صورت در آتش افکند.♣

♣♣اواخر شب امام سوار بر اسب به خواب فرو رفت و بعد از بیدار شدن فرمودند"انا لله و انا علیه راجعون و

الحمدالله رب العالمین”

علی اکبر (ع):رو به پدرکرد و فرمود جانم به فدایت پدر حمد خدا کردی وآیه استرجاع خواندی علت چیست؟

امام حسین(ع)فرمود:پسرم در خواب شخصی را سوار بر اسب دیدم که میگفت این قوم سیر میکنند اجل

هم پشت سر اوست  دانستم که خبر مرگ ماست.

علی اکبر فرمود: ای پدر ایا ما برحق نیستیم؟

امام فرمودند:ما بر حقیم”

“علی اکبر(ع)فرمود:پس ما را باکی از مرگ نیست که بمیریم و برحق باشیم”


موضوعات: محرم  لینک ثابت
 [ 03:56:00 ب.ظ ]




♣پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:

ان لقتل الحسین علیه السلام حرارت فی قلوب  المومنین لاتبرد

برای شهادت حسین علیه السلام حرارت و گرمایی در دل مسلمانان است  که هرگز سرد وخاموش نمیشود.

منبع:کتاب جامع احادیث الشیغه♣


♣پیامبر اکرم صلی  الله علیه وآله فرمودند:

ان الحسین باب من اءبواب الجنه

بی گمان حسین دری از درهای بهشت است.

منبع:بحارالانوار♣


♣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

الحسن و الحسین امامان  قاما او قعدا

حسن و حسین درهمه احوال امام وپیشوایند چ بایستند چه بنشینند.

منبع:بحارالانوار♣

موضوعات: احادیث  لینک ثابت
[شنبه 1393-08-03] [ 08:23:00 ب.ظ ]




یکی از روایاتی درزمینه ثواب گریه برحسین نقل شده روایت ریان بن شبیب از حضرت ثامن الائمه امام رضا است.

روز اوا محرم خدمت امام رسیدم فرمود:ای پسر شبیب روزه داری؟عرض کردم نه پس فرمود:بدرستی که این روز.روزی است ک زکریا

پروردگارش را خواندو گفت:پروردگارافرزند پاکیزه ای ب من عطا کن که توشنونده دعایی  پس خدا دعاییش را اجابت فرمود و به امر پروردگار

فرشته ها زکریا را که در محراب عبادت بود مخاطب قرارداده و گفتندکه خدا ترامژده میدهد ب یحیی

پس کسی که روزه بدارد ودعا کند  در این روز خدا دعایش را مستجاب میکند همانطور که دعای زکزیا مستحاب شد.

سپس فرمود پسر شبیب:محرم ماهی است که اعراب جاهلیت در این ماه کشت وکشتار را حرام کرده بودند.با اینکه به حرمت این ماه آشنایی

داشتن احترام پیامبر خود را نگه نداشتند وفرزندان پیامبر خود راکشتند وزنانشان را به اسیری گرفتندو اموالشان را به غارت بردند پس خدا آنها

را نیامرزد.


منبع:بحارالانوار-نفس المهموم

موضوعات: محرم  لینک ثابت
 [ 08:06:00 ب.ظ ]




موضوعات: محرم  لینک ثابت
 [ 07:45:00 ب.ظ ]